فهرست مطالب

غدد درون ریز و متابولیسم ایران - سال ششم شماره 3 (پیاپی 23، پاییز 1383)

مجله غدد درون ریز و متابولیسم ایران
سال ششم شماره 3 (پیاپی 23، پاییز 1383)

  • 93 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1383/09/16
  • تعداد عناوین: 11
|
  • محمدحسن افتخاری، نوید سعادت، محمود جلالی، سیدعلی کشاورز، محمدرضا اشراقیان، آمیتیس بهرامیان صفحه 181
    مقدمه
    کمبود آهن شایع ترین کمبود منفرد تغذیه ای در جهان است که بالغ بر 15% جمعیت جهان را در برمی گیرد. مطالعات قبلی نشان داده است که کمبود آهن موجب اختلال در متابولیسم هورمون های تیروییدی می شود. با توجه به نقش هورمون های تیروییدی در رشد، تکامل و متابولیسم عمومی بدن، هدف این مطالعه بررسی تاثیر مکمل آهن و توام آهن و ید بر وضعیت هورمون های تیروییدی دختران نوجوان مبتلا به کمبود آهن است که در سال 81-1380 در منطقه ای از جنوب کشور انجام شده است.
    مواد و روش ها
    مطالعه حاضر که از نوع کارازمایی بالینی تصادفی دوسوکور است، در 12 هفته بر روی 94 دختر نوجوان مبتلا به فقر آهن صورت پذیرفت. افراد انتخاب شده به صورت تخصیص اتفاقی در یکی از گروه های دریافت کننده 300 میلی گرم سولفات فرو روزانه و پنج بار در هفته به علاوه یک دوز 190 میلی گرم لیپیودول خوراکی، 300 میلی گرم سولفات فرو روزانه و پنج بار در هفته، یک دوز 190میلی گرمی لیپیودول خوراکی و شاهد قرار گرفتند. نمونه های خون ناشتا جهت سنجش شاخص های مورد نظر در ابتدا و انتهای مطالعه گرداوری شد. شاخص های فریتین، TT4، FT4، TT3،FT3، rT3، T3RU، و TSHبه روشRIA، سلنیوم به روش جذب اتمی، ید دفعی ادرار به روش هضمی، آهن،TIBC و آلبومین سرم به روش کالریمتری و هموگلوبین به روش سیانومت هموگلوبین اندازه گیری شد. از آزمون های ANOVA،ANCOVA و آزمون t زوجی، برای تجزیه داده ها استفاده شد.
    یافته ها
    در پی مکمل یاری آهن و ید افزایش معنی داری در میزان فریتین، هموگلوبین و ید دفعی ادرار مشاهده شد (P<0.001). افزایش معنی داری در TT4، TT3،T3RU و کاهش معنی داری در میزان rT3 در گروه های دریافت کننده آهن و توام آهن و ید نسبت به شروع مطالعه ایجاد گردید (به ترتیب در گروه آهن P<0.001، P<0.05، P<0.001، P<0.001 و در گروه توام P<0.001، P<0.05، P<0.001، P<0.001). این تغییرات بین دو گروه معنی دار نبود ولی نسبت به دو گروه ید و شاهد معنی دار بود. مقایسه FT3 و TSH قبل و بعد از مطالعه و همچنین بین گروه ها تفاوت معنی داری نشان نداد در صورتی که FT4 تفاوت معنی داری بین شروع و پایان مطالعه در گروه های دریافت کننده آهن و توام آهن و ید نشان داد (به ترتیب P<0.001 و P<0.01).
    نتیجه گیری
    بهبود وضعیت آهن افراد مورد مطالعه با تغییر بعضی از آزمون های عملکرد تیرویید همراه بوده است. مقایسه این شاخص ها در گروه های دریافت کننده آهن با افراد دریافت کننده ید و شاهد به نقش موثر آهن بر وضعیت این هورمون ها اشاره دارد. از سویی، عدم تفاوت معنی دار بین گروه های دریافت کننده آهن و دریافت کننده آهن و ید توام، عدم تاثیر ید را بر نقش آهن در وضعیت هورمونی تیرویید در افراد بدون کمبود ید مطرح می کند.
    کلیدواژگان: آهن، فریتین، هورمون های تیروئیدی، ید، آزمون های عملکرد تیروئید، آنمی فقر آهن
  • نصرت الله ضرغامی، محمد رهبانی، حسن ارکانی، علی خسروبیگی صفحه 193
    مقدمه
    نارسایی مزمن کلیه با انواع متفاوتی از اختلالات عملکرد تیرویید ارتباط دارد. در بیماران با نارسایی مزمن کلیه بعد از پیوند کلیه اطلاعات کمی در مورد عملکرد تیرویید وجود دارد. در این پژوهش عملکرد غده تیرویید در بیماران با نارسایی مزمن کلیه تحت دیالیز قبل و بعد از پیوند کلیه مورد مطالعه قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به صورت مورد شاهدی طراحی شد. 30 بیمار مبتلا به نارسایی مزمن کلیه که هیچ کدام از آنها عارضه تیروییدی مشخصی نداشتند به عنوان گروه مورد بررسی شدند. گروه شاهد شامل 40 نفر فرد سالم بود. ارزیابی عملکرد تیرویید در دو گروه با اندازه گیری پارامترهای FT4، TT4، FT3، TT3 و TSH با استفاده از کیت تجاری در دسترس رادیو ایمیونواسی (RIA) انجام گردید. همچنین بعد از پیوند کلیه در بیمارانی که تحت درمان با سیکلوسپورین، پردنیزولون و آزاتیوپرین بودند، سطوح سرمی نیتروژن اوره خون و کراتینین اندازه گیری شد. بر این اساس بیماران به دو زیر گروه شامل بیماران با عملکرد مناسب اولیه کلیه پیوندی (گروه 1) و بیماران با عملکرد تاخیری کلیه پیوندی (گروه 2) تقسیم شدند و آزمون های عملکرد تیرویید در روزهای 10 و 30 بعد از پیوند در آنها ارزیابی شد.
    یافته ها
    در بیماران دیالیزی، میانگین سطوح هورمون های تیروییدی در محدوده معمول قرار داشت ولی در مقایسه با گروه شاهد، این میانگین کاهش نشان داد. در این مقایسه، تفاوتی در سطوح TSH دیده نشد. ده روز بعد از پیوند، کاهش سطوح هورمون های تیروییدی و TSH مشاهده شد که این تغییرات در گروه 2 بیشتر از گروه 1 بود. در روز سی ام بعد از پیوند، تغییرات در گروه 1 به سطح طبیعی رسید و در مقایسه با قبل از عمل، بهبود مشخصی مشاهده شد، ولی در مقایسه با گروه شاهد هنوز سطوح FT3, TT3 و TT4 پایین بود. در گروه 2 سطوح TT3 نسبت به سطح نرمال کمتر بود و در مقایسه با قبل از عمل، کاهشی در سطوح TT4، TT3 و FT4 مشاهده گردید. در مقایسه با گروه شاهد سطوح کاهش یافته هورمون های تیروییدی مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    چنین استنباط می شود که ممکن است بین سطوح هورمون های تیروییدی و عملکرد کلیه پیوندی ارتباطی وجود داشته باشد
    کلیدواژگان: پیوند کلیه، هورمون های تروئیدی، TSH، همودیالیز، سندرم بیماری غیر تیروئیدی
  • آرش اردوخانی، پروین میرمیران، رضا نجفی اسداللهی، مهدی هدایتی، مسعود محرم زاده، عباس اولیاء، فریدون عزیزی صفحه 199
    مقدمه
    درباره اثر نوع زایمان و استفاده از ماده ضدعفونی یددار در زمان زایمان بر مقادیر تیروتروپین بندناف اختلاف نظر وجود دارد. در این مطالعه به موارد مذکور در زمان رفع کمبود ید در کشور پرداخته شده است.
    مواد و روش ها
    از اسفند 1376 از تمامی نوزادان زنده به دنیا آمده در تهران و دماوند نمونه های خون خشک شده بندناف بر روی کاغذ فیلتر گرداوری و مقادیر TSH?20mU/Lبه عنوان هیپرتیروتروپینمی (فراخوان) محسوب گردید. نمونه ها بر حسب نوع زایمان (واژینال و سزارین) و مصرف ماده ضدعفونی یددار یا بدون ید (به ترتیب 10% PVP-Iیا کلرهگزیدین0.5%) به سه گروه واژینال PVP-I-، واژینال کلرهگزیدین و سزارین PVP-I-دسته بندی شدند. در برخی از زایمان های واژینال 150-50 میلی لیتر و در تمامی زایمان های سزارین 300-200 میلی لیتر از PVP-I مورد استفاده قرار گرفت. نوزادان با سن بارداری کمتر از 37 هفته و وزن تولد کمتر از 2500 گرم از مطالعه حذف شدند.
    یافته ها
    تا پایان مرداد 1381(54 ماه) تعداد 30492 نمونه خون بندناف گرداوری شد که 326 (1.07%) نمونه دال بر هیپرتیروتروپینمی بود. میانه (فاصله اطمینان 95%) تیروتروپین در گروه واژینال (n=16284) PVP-I- برابر با (5.9-6.1) 5.2mU/L و در گروه واژینال کلرهگزیدین (n=4166) برابر (5.86.1) 5.2 mU/L بود (P=0.81). میانه (فاصله اطمینان 95%) تیروتروپین در گروه سزارین (n=10042) PVP-I برابر با (5.2-5.5) 4.8 mU/L و به میزان معنی داری پایین تر از هر دو گروه واژینال بود (P<0.001). توزیع فراوانی موارد فراخوان در زایمان واژینال PVP-I- (202 از 16284 نمونه) و واژینال کلرهگزیدین (49 از 4166 نمونه) مشابه (P=0.74) بود. میزان فراخوان در گروه سزارینPVP-I- (75 از 10042 نمونه) به میزان معنی داری پایین تر از گروه واژینال (P<0.001) PVP-I- و واژینال کلرهگزیدین (P=0.012) بود. نسبت شانس (فاصله اطمینان 95%) رخداد فراخوان در زایمان واژینال (1.28-2.18) 1.7 PVP-I- و در زایمان های واژینال - کلرهگزیدین 1.6 (2.27-1.10) برابر زایمان های سزارین PVP-I- بود.
    نتیجه گیری
    نوع زایمان (و نه نوع ماده ضدعفونی) بر مقادیر تیروتروپین و هیپرتیروتروپینمی خون بندناف تاثیرگذار است
    کلیدواژگان: غربالگری، نوزاد، تیروتروپین، بند ناف، PVP، I، کلرهگزیدین، هیپوتیروئیدی
  • حبیب الله مصطفوی، محمدحسین دباغ منش صفحه 207
    مقدمه
    در موثر بودن سرکوب گره های سرد منفرد خوش خیم با لووتیروکسین، اختلاف نظر وجود دارد. تزریق داخل گره ای به عنوان یک روش جایگزین در درمان گره های سرد مطرح است. هدف از این مطالعه بررسی میزان اثر بخشی تزریق اتانول در گره های سردی که به درمان لووتیروکسین جواب نداده بودند و مشخص کردن میزان جواب تزریق اتانول بر گره های خوش خیم با خصوصیت های سیتوپاتولوژیک مختلف است.
    موارد
    روش ها
    50 بیمار دارای گره سرد خوش خیم که به 6 ماه درمان با سرکوب لووتیروکسین جواب نداده اند وارد مطالعه شدند. حجم گره با کمک سونوگرافی محاسبه و سپس تزریق اتانول در سه نوبت به داخل گره انجام شد. حجم گره و اندازه آن توسط سونوگرافی قبل و 3 ماه بعد از تزریق بررسی شد. میزان ارتباط کاهش اندازه گره با ویژگی های بالینی فرد بیمار و ویژگی های سیتوپاتولوژیک گره مورد توجه قرار گرفت.
    یافته ها
    متوسط حجم گره قبل از درمان با اتانول 20.83±8.37 سی سی و سه ماه بعد از آخرین تزریق اتانول 12.88±8.7 بود (P<0.001). میزان جواب مناسب (کاهش مساوی یا بیشتر از 50%) در 36% از بیماران دیده شد. ارتباط معنی داری بین پارامترهای بالینی و جواب سیتوپاتولوژیک یا اندازه اولیه گره با میزان کاهش در حجم گره به دست نیامد.
    نتیجه گیری
    تزریق اتانول می تواند به عنوان یک روش درمانی مناسب برای گره های تیرویید که به لووتیروکسین جواب نداده اند، در نظر گرفته شود. کاهش اندازه گره وابسته به سن و ویژگی های سیتوپاتولوژیک گره یا اندازه گره قبل از تزریق با اتانول نیست.
    کلیدواژگان: گره سرد، اتانول، تزریق درون گره ای، لووتیروکسین، گواتر
  • فرزانه سروقدی، مهدی هدایتی، یدالله محرابی، فریدون عزیزی صفحه 213
    مقدمه
    تیروییدیت پس از زایمان Postpartum thyroiditis (PPT) یک اختلال اتوایمیون تیرویید است که حدود 5 تا 10 درصد زنان به آن مبتلا می شوند. اگرچه سیر بیماری اغلب گذراست، موارد عود و بروز هیپوتیروییدی دایم در پیگیری تا 30% گزارش شده که به پاتوژنز اتوایمیون آن ربط داده می شود. در این مطالعه علاوه بر تعیین شیوع هیپوتیروییدی دایم، ارتباط آن با تغییرات اتوآنتی بادی ها، تظاهرات سونوگرافی و تغییرات حجم تیرویید بعد از گذشت 3 تا 5 سال از PPT بررسی شده است.
    مواد و روش ها
    54 زن با سابقه PPT (گروه مورد) و 50 زن سالم (گروه شاهد) به روش تصادفی انتخاب و دعوت به همکاری شدند. برای هر فرد در زمان مراجعه پرسشنامه ای مشتمل بر اطلاعات فردی و علایم بیماری های تیرویید تکمیل شد و نمونه خون وریدی برای آزمایش ها T3RU، TSH، T4،T3 و اتوآنتی بادی های ضد پراکسیداز و ضد تیروگلبولین اخذ گردید و در نهایت سونوگرافی تیرویید انجام شد.
    یافته ها
    22% گروه مورد و 4% گروه شاهد مبتلا به هیپوتیروییدی بودند (P<0.01). درصد آنتی بادی های مثبت در گروه مورد به طور مشخص بیشتر از گروه شاهد بود. (78 % در برابر 10% P<0.001). میانگین تیتر آنتی بادی ضد پراکسیداز در گروه مورد در افراد هیپوتیرویید بالاتر از افراد یوتیرویید بود (437±283IU/mL در برابر 127±221، P<0.001). تغییرات سونوگرافی در 78% افراد هیپوتیرویید و 18% افراد یوتیرویید در گروه مورد دیده شد (P<0.001). در گروه مورد میانگین حجم تیرویید در افراد هیپوتیرویید 35% بیشتر از افراد یوتیرویید بود.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که هیپوتیروییدی دایم پس از گذشت 3 تا 5 سال از PPT در تهران شیوع بالایی دارد. درصد بالای آنتی بادی های مثبت در گروه مورد نشانه ادامه روند تحت بالینی اختلال ایمنی در این گروه و میانگین تیتر مثبت آنتی بادی ضد پراکسیداز در افراد هیپوتیرویید نشانه وجود یک روند حاد التهابی است که تغییرات سونوگرافی نیز آن را تایید می کند. توصیه می شود زنان مبتلا به PPT پس از بهبود از نظر احتمال بروز هیپوتیروییدی دایم پیگیری شوند.
    کلیدواژگان: تیروئیدیت پس از زایمان، هیپوتیروئیدیسم، آنتی بادی ضد پراکسیداز، آنتی بادی ضد تیروگلبولین، سونوگرافی
  • صالح زاهدی اصل، الهه عینی، فریدون عزیزی صفحه 219
    مقدمه
    ارتباط بین ویتامین های آنتی اکسیدانی و پیشگیری از بیماری ها در حال حاضر مورد توجه اندیشمندان قرار دارد. برای بررسی این ارتباط در ایران مطالعه ای با هدف تعیین رابطه کلسیم و ویتامین D با ویتامین A و E سرمی در زنان باردار تهرانی صورت پذیرفت.
    مواد و روش ها
    در یک مطالعه مقطعی از زنان باردار مراجعه کننده به پنج مرکز مراقبت های قبل از زایمان مراکز بهداشتی درمانی و زایشگاه های تهران 52 خانم بارداری که دارای شرایط ورود به مطالعه (نداشتن سابقه بیماری های زمینه ای، عدم مصرف مکمل های کلسیم و ویتامین D، و نیز عدم استفاده از ضد آفتاب) بودند در سه ماهه اول بارداری (کمتر از 14 هفته بارداری) بررسی شدند. ابتدا از این افراد فرم رضایت نامه اخذ و پرسشنامه طرح که شامل اطلاعات دموگرافیک و تن سنجی بود تکمیل گردید. از هر فرد 10 میلی لیتر خون برای بررسی ویتامینD، A، E و کلسیم سرم تهیه شد و پس از تعیین میزان ویتامین D سرم، زنان باردار در سه گروه با کمبود شدید ویتامین(<10nmol/L)D، کمبود متوسط ویتامین (10-25 nmol/L)D و زنان طبیعی (>25nmol/L) قرار گرفتند و سطح سرمی ویتامین A، E و کلسیم آنها مقایسه شد. برای تحلیل داده ها آزمون آماری ANOVA، آزمون post hoc و ضریب همبستگی خطی به کار رفت و P<0.05معنی دار تلقی گردید.
    یافته ها
    میانگین و انحراف معیار سطح سرمی ویتامین A در سه گروه زنان با کمبود شدید ویتامینD، کمبود متوسط و طبیعی به ترتیب 1.7±0.4 و 1.0±0.5 و 1.1±0.5 نانومول در لیتر و سطح سرمی ویتامینE به ترتیب 14.2±5.2 و 17.9±4.7 و 14.7±6.0 میکرومول در لیتر و سطح سرمی کلسیم به ترتیب 9.0±0.6، 9.3±0.6 و 9.2±0.6 میلی گرم در دسی لیتر بود. سطح سرمی ویتامین A در گروه زنان با کمبود شدید ویتامین D در مقایسه با سایر گروه ها افزایش معنی داری داشت (P<0.001). ضریب همبستگی بین میزان کلسیم سرم و ویتامین E سرم رابطه مستقیمی نشان داد (P<0.01، r=0.37). بین میزان ویتامین D و ویتامین A سرم رابطه ای وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    در زنان با کمبود شدید ویتامین D میزان ویتامین A به میزان معنی داری بالاتر از زنان با کمبود متوسط و طبیعی ویتامین D است.
    کلیدواژگان: ویتامین D ویتامین A، ویتامین E، کلسیم بارداری
  • فرزاد حدائق، معصومه خیراندیش، شافعی رحیمی، مریم توحیدی صفحه 225
    مقدمه
    دیابت بارداری شکلی از اختلال در متابولیسم کربوهیدرات ها است که برای نخستین بار طی بارداری تشخیص داده می شود، و در صورت عدم تشخیص به موقع می تواند عوارض جدی در مادر و جنین ایجاد نماید. هدف از این مطالعه تعیین شیوع دیابت بارداری در بانوان باردار شهرستان بندرعباس است.
    مواد و روش ها
    در یک مطالعه دو ساله (از فروردین 1381 تا اسفند 1382) 800 نفر از بانوان باردار مراجعه کننده به درمانگاه های مامایی شهر بندرعباس بررسی شدند. پس از اخذ تاریخچه درباره عوامل خطر و معاینه فیزیکی کامل، برای تمامی زنان باردار آزمون تحمل گلوکز با 50 گرم گلوکز انجام شد. معیار در آزمون غربالگری، گلوکز 130?mg/dLبود و زنان باردار با آزمون غربالگری مثبت، برای انجام آزمون گلوکز خوراکی 3 ساعته با 100 گرم گلوکز معرفی شدند.
    یافته ها
    شیوع دیابت بارداری براساس معیار National Diabetes Data Group، با فاصله اطمینان 95%، 4/8%-7/4%) و براساس معیار کارپنتر کوستان، 8.9% با فاصله اطمینان 95%، 3/11%-9/6%) بود. میانگین سن بیماران مبتلا به دیابت بارداری (28.2±5.6 سال) به طور مشخصی بالاتر از افراد سالم (24.6±5.2 سال) بود (P<0.001). همچنین میانگین BMI، تعداد بارداری و فشار خون سیستولیک در بیماران به میزان کل معنی داری بالاتر از افراد غیر مبتلا بود (P<0.05). از میان عوامل خطرساز دیابت بارداری تنها سه عامل سن 25? سال، سابقه ماکروزومی و 27 kg/m2?BMIبا بروز دیابت بارداری ارتباط داشته اند (P<0.05). در صورت در نظر گرفتن توصیه های انجمن دیابت آمریکا در روند غربالگری دیابت بارداری، 8 نفر از مبتلایان به (12.9%) GDM از روند تشخیص پنهان می ماندند.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این پژوهش به نظر می رسد که دیابت بارداری از شیوع بالایی در شهر بندرعباس برخوردار است و روند غربالگری بهتر است بدون توجه به علایم بالینی و حضور فاکتورهای خطر برای تمامی بانوان باردار صورت گیرد
    کلیدواژگان: دیابت بارداری، شیوع، عوامل خطرساز، بندر عباس، کارپنتر، کوستان
  • مهرداد روغنی، توراندخت بلوچ نژاد مجرد، فرشاد روغنی دهکردی صفحه 235
    مقدمه
    با توجه به وجود شواهد در طب سنتی مبنی بر اثر ضد دیابتی گیاه ترخون (Artemisia dracunculus)، در تحقیق حاضر اثر تجویز خوراکی این گیاه برمیزان گلوکز، تری گلیسیرید و کلسترول سرم در مدل تجربی دیابت قندی وابسته به انسولین بررسی شده است.
    مواد و روش ها
    موش های صحرایی نر به چهار گروه شاهد، شاهد تحت تیمار با ترخون، دیابتی و دیابتی تحت درمان با ترخون تقسیم بندی شدند. برای دیابتی شدن از داروی استرپتوزوتوسین استفاده شد. دو گروه تحت تیمار با ترخون نیز پودر ترخون مخلوط شده با غذای استاندارد موش (6.25%) دریافت نمودند.
    یافته ها
    میزان گلوکز سرم در گروه دیابتی افزایش معنی داری در هفته های دوم و چهارم در مقایسه با هفته قبل از آزمایش نشان داد (P<0.001) ولی میزان گلوکز سرم در گروه دیابتی تحت درمان با ترخون کاهش معنی داری در مقایسه با گروه دیابتی نشان نداد. همچنین سطح تری گلیسیرید در گروه دیابتی افزایش معنی داری در هفته چهارم نسبت به هفته قبل از بررسی نشان داد (P<0.05) و سطح تری گلیسیرید در هفته چهارم در گروه دیابتی تحت درمان با ترخون در مقایسه با گروه دیابتی به میزان معنی داری پایین تر بود (P<0.01). به علاوه هیچ گونه کاهش معنی دار در سطح کلسترول سرم در گروه دیابتی تحت درمان با ترخون در مقایسه با گروه دیابتی درمان نشده مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    یافته های این بررسی نشان داد که تجویز خوراکی ترخون به مدت یک ماه در مدل تجربی دیابت قندی وابسته به انسولین فقط می تواند موجب کاهش معنی دار تری گلیسیرید سرم در موش های دیابتی گردد.
    کلیدواژگان: ترخون، دیابت قندی، گلوکز، تری گلیسیرید، کلسترول، موش صحرایی
  • حسن صفایی، مسعود امینی، محبوبه فرمانی صفحه 241
    مقدمه
    در مطالعات اپیدمیولوژیک جهت برآورد ایسکمی عروق قلبی از تغییرات الکتروکاردیوگرام بر اساس شاخص های مینه سوتا استفاده می شود. این مطالعه به منظور بررسی این تغییرات و رابطه آنها با عوامل خطرساز عروق کرونر در بیماران دیابتی شناخته شده تیپ 2 انجام شده است.
    مواد و روش ها
    این پژوهش به صورت یک مطالعه مقطعی بر روی 2350 بیمار دیابتی در مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم اصفهان که به روش نمونه گیری تصادفی آسان انتخاب شدند، در سال 1381 انجام گردیده است. بعد از ثبت مشخصات و معاینه بالینی و آزمایش های پاراکلینیک، از بیماران الکتروکاردیوگرام با 12 اشتقاق گرفته و بر مبنای کدهای مینه سوتا در سه گروه بررسی شد: گروه اول Probable coronary artery disease شامل کدهای 1-1 و 1-2، 1-7؛ گروه دومPossible coronary artery disease شامل کدهای 3-2 و 4-1 همراه با 3،2 و 1-5؛ و گروه سوم Unlikely coronary artery disease شامل سایر کدهای مینه سوتا و الکتروکاردیوگرام های طبیعی. بیماران از نظر متغیرهای سن، مدت ابتلا به دیابت، نمایه توده بدنی، هموگلوبین گلیکوزیله، پرفشاری خون و اختلالات چربی خون، پروتیینوری و مصرف سیگار بررسی شدند.
    یافته ها
    شیوع تغییرات الکتروکاردیوگرافی در گروه اول (Q بزرگ و QS) در مردان شایع تراز زنان (9.8% در مقابل 3%، P<0.0004) و در گروه دوم (تغییرات موج T و قطعه ST) در زنان شایع تر از مردان بود (4/20% در برابر4/17%، P<0.03). از میان عوامل خطرساز قلبی عروقی، سن، مدت ابتلا، پرفشاری خون، پروتیینوری، تری گلیسیرید، LDL کلسترول و مصرف سیگار در مردان با تغییرات الکتروکاردیوگرافی در گروه 1 و 2 همراهی داشته است.
    نتیجه گیری
    با توجه به اینکه بیماری های قلبی عروقی شایع ترین علت مرگ و میر بیماران دیابتی است، تلاش در کنترل هر چه بهتر بیماری دیابت و عوامل خطرساز قلبی عروقی باید سرلوحه اقدامات درمانی و پیشگیری قرار گیرد.
    کلیدواژگان: دیابت نوع 2، بیماری عروق، قلبی، الکتروکاردیوگرام، کد مینه سوتا، عامل خطرساز
  • پروین میرمیران، فاطمه محمدی، یدالله محرابی، فریدون عزیزی صفحه 249
    مقدمه
    دور کمر پیش بینی کننده مستقلی برای بیماری های غیرواگیر است که اعتبار آن در کودکان و نوجوانان نیز مشخص شده است. این بررسی با هدف مقایسه تغییرات دور کمر کودکان و نوجوانان تهرانی طی 3 سال انجام شد.
    مواد و روش ها
    کودکان (10-6 ساله) و نوجوانان (16-11 ساله) منطقه 13 تهران یک بار در سال 1378 (n=733) و یک بار در 1381 (n=673) در قالب دو مرحله مطالعه قند و لیپید تهران بررسی شدند. قد، وزن و دور کمر در این افراد اندازه گیری شد و نمایه توده بدن (BMI) محاسبه گردید. کودکان و نوجوانانی دارای اضافه وزن یا چاق در نظر گرفته شدند که مطابق منحنی بین المللی، BMI آنها به ترتیب معادل سن 18 سالگی 25 و 30 باشد.
    یافته ها
    میانگین دور کمر در افراد مذکر مرحله دوم در سنین 5/8، 10؛ 12، 5/15 و 5/13 سال به میزان معنی داری بالاتر از مرحله اول مطالعه قند و لیپید تهران بود. در مقابل تنها در نمونه های مونث 5/14 ساله دور کمر به میزان معنی داری بالاتر از مرحله اول مطالعه بود (تفاوت میانگین ها 68.1±5.9 در برابر 72.9±8.2 سانتی متر، P<0.05) میانگین نمایه توده بدن طی 3 سال در افراد مذکر 5/8، 10، 13 و5/13 ساله افزایش معنی داری داشت (تفاوت میانگین ها به ترتیب 2.3±1.1kg/m2، 2.5±1.1، 4.1±1.6 و 3.5±1.2، P<0.05). در افراد مونث این افزایش در گروه های سنی 5/8، 14 و 5/14 سال مشاهده شد (تفاوت میانگین ها به ترتیب 2.4±0.8kg/m2و 2.1±0.9، P<0.05). شیوع اضافه وزن (1/9 در برابر 8/16% در پسران و 1/12 در برابر 4/15% در دختران) و چاقی (5/5 در برابر 3/6% در پسران و 7/3 در برابر 2/5% در دختران) بر پایه BMI در هر دو جنس در مرحله دوم به میزان معنی داری بالاتر از مرحله اول بود (P<0.05).
    نتیجه گیری
    در مجموع در کودکان و نوجوانان تهرانی، شاخص شیوع اضافه وزن و چاقی بر پایه BMI در هر دو جنس افزایش یافت. دور کمر که نشان دهنده چاقی شکمی است، طی 3 سال بررسی در پسران بیشتر از دختران افزایش یافت. انجام اقدام های فوری برای معکوس کردن روند افزایش اضافه وزن، چاقی و چاقی شکمی در کودکان و نوجوانان تهرانی و پیشگیری از عوارض فردی و اجتماعی آن حیاتی است.
    کلیدواژگان: دور کمر، چاقی، کودکان و نوجوانان
  • امیر بهرامی، علیرضا عابدمقدم صفحه 255
    مقدمه
    نتایج بلند مدت آدرنالکتومی دوطرفه برای بیماری کوشینگ در مطالعات مختلف متفاوت بوده است. در رابطه با میزان خاموشی بیماری و شیوع و پیش آگهی سندرم نلسون بعد از آدرنالکتومی تام نیز آمارهای مختلفی ارایه شده است. هدف از این مطالعه ارایه نتایج پیگیری بلندمدت آدرنالکتومی تام برای هیپرپلازی دوطرفه آدرنال (بیماری کوشینگ) است.
    مواد و روش ها
    طی یک دوره ده ساله از سال 1370 تا 1380، 54 بیمار با تشخیص سندرم کوشینگ با اتیولوژی های مختلف در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تبریز جراحی و در درمانگاه های غدد و متابولیسم پیگیری شدند. از این تعداد 39 بیمار (27 نفر مونث و 12 نفر مذکر) با بیماری کوشینگ (کوشینگ هیپوفیزی) و میانگین سنی 6/32 سال تحت عمل جراحی آدرنالکتومی تام قرار گرفته، بعد از عمل از 1 تا 10 سال (متوسط 4/6 سال) پیگیری شده اند.
    یافته ها
    میزان خاموشی بعد از آدرنالکتومی 100% بود. در 2 بیمار بعد از مدتی پیگیری، درمان جایگزینی با پردنیزولون و فلودروکورتیزون قطع شد که می تواند نشان دهنده باقی ماندن قسمتی از بافت آدرنال باشد. سندرم نلسون کلاسیک با هیپرپیگمانتاسیون پیشرونده و شدید، ACTH سرم بسیار بالا و تومور هیپوفیز در سی تی اسکن یا MRI اسکن در 2 بیمار (1/5%) به فواصل زمانی 4 و 6 سال بعد از آدرنالکتومی تام ایجاد شد. در دو بیمار دیگر (1/5%) با وجود پیدایش هیپرپیگمانتاسیون شدید و ACTH سرم بسیار بالا، توموری در MRI اسکن از هیپوفیز پیدا نشد (سندرم نلسون غیرکلاسیک)؛ بنابراین در کل، 4 بیمار (2/10%) با میانگین سنی 23 در پیگیری بلندمدت، سندرم نلسون نشان دادند. هر چهار بیمار مونث بودند. 3 بیمار (2 بیمار مونث و 1 بیمار مذکر) در دوره پیگیری به ترتیب 7 سال، 6 سال، و 5 سال بعد از آدرنالکتومی با کارسینوم کولون، کارسینوم پانکراس، و کارسینوم متاستاتیک با گرفتاری پریتوان و کبد با منشا نامعلوم فوت کردند.
    نتیجه گیری
    از یافته های فوق چنین استنباط می شود که آدرنالکتومی تام روش بسیار موثر در کنترل هیپرکورتیزولیسم در بیماری کوشینگ به شمار می رود. شیوع سندرم نلسون (تومور هیپوفیز بعد از آدرنالکتومی دو طرفه) در این مطالعه کمتر از مطالعات مشابه است و به نظر می رسد که زنان جوانتر بیشتر در معرض خطر پیدایش این سندرم باشند.
    کلیدواژگان: بیماری کوشینگ، آدرنالکتومی دوطرفه، سندرم نلسون